جهت عضویت در شبکه اجتماعی نمیدونم و دنبال کردنِ نگار تمایل دارید ؟!
شبکه اجتماعی نمیدونم یک شبکه اجتماعی ِ قدرتمند ِ مبتنی بر وب است که کاربران آن میتوانند یک ارسال با طول بیشتر از 200 کاراکتر بهمراه تصویر، ویدئو، لینک و فایل داشته و با دنبال کردن کاربران، افکار و نظرات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. گروهها، کارمندان، همکاران و انجمنها با ایجاد یک شبکه اختصاصی قادر به ارتباط با یکدیگر بوده و به کمک تکنولوژی آراِساِس میتوانند تازه ترینها را پیگیری نمایند. شبکه اجتماعی نمیدونم توسط هر وسیلهی متصل به اینترنت از جمله تلفن همراه دنبالپذیر است!
توجه توجه@mahnaz
مهناز جوونمون امروز خاله جون شد
بزنید دست قشنگه رو به افتخارش
واسه نی نی کوچولومون از روز تولدش تا همیشه بهترین روزها در کنار خانوادش سلامتی خوشی ارامش واز همه مهمتر خدارو واسش ارزو دارم
مبارکت باشه خاله جووونی
ایشالله عروس شی خاله جونی
اولا که مث خاله جونش لپ داره قبونش بره خاله جونش..موهاشم مث موهای خالشه...فقط رنگش فرق فکونه...
حالا برسیم به شهریار
خب سرباز کجایی برو بیارش و بندارش تو سلول واسه شکنجه...
شهریار در سلول جیغ نزن برادر تپل جانت آب میشه
خب سرباز یاداداشت کن شهریار معروف به شهریار کچل.. شیکم گنده و کپل بقیه سانسور ... این اویز کن تو گردنش ببر تو #نمیدونم بچرخه...
شهریار در #نمیدونم
نه بابا همه شو که جشن نمیگیرن..مگه رو گنج نشستیم
خرجش؟اوم بله برون و خواستگاری دختر...عقد هم پسر.دراخر جشن بزرگ هم ی شب عروس ی شب دومادوای نمیرررری مهناز من دلم عروسی میخواد
داداشمممممممممممممممممممم کی میخواد دوماد شه
ااااااا اونجا عقد طرف پسره ؟؟؟ جشن بزرگ 2تا میگیرین چ خبره؟؟؟ طرف ورشکست میشه که امروز دعوت بودم فقط نداشتم برم....
داداششششششش عروسی کن دیگه مائده جونم میخاد برقصه خوشکل کنه
عقدخونه عروسه ولی خرجش ب پای دوماده معمولا
شب حنابندون....شب عروسی....ی شب با دوماده ی شب با عروس...
داداشم گناه داره مهنازی باید خدمتش تموم بشه..خونه بگیره ..کارش حل بشه بعد
اشکال نداره نی نی مهم تر بود...یکم بگذره بعد جبران کن
طرف ما همه دوشب جشن نمیگیرنا...اکثرا اینطورن
نه قربونت ناراحت چرا...همه باید این مراحلو طی کنن.داداش منم استثنا نیست..خربزه خورده باید....خدا کمکش کنه
نه خربزه خورد بهتر شد احساس میکنم خیلی اروم شده
حق دارن الان دیگه واقعا گذرون زندگی سخت شده
اصلا ادم باید ی روز هم عقد کنه هم عروسی فرداش بره سرزندگی
خدا همه جوونا رو کمک کنه
خب خدا رو شكر كه بچه به خالش نرفته و خوشكل در اومده ، دعاهامون مستجاب شد
مهنازي بجاي اين همه شكنجه و نصب دادن القاب مختلف به من ... بهتره بري يه متر طناب بخري و خودتو اعدام كني تا ديگه هر روز صبح وقتي ريخت بيريختتو توي آيينه ميبيني آرزوي نكني كه كاش يه كم قيافه داشتي و اينقدر بيريخت نبودي
شهریار تو مگه دعا هم بلدی.... باید متاسفانه عرض کنم که پیش خداجونم عزیز نیستی چون دعات مستجاب نشد و بچه شبیه ما هستش
شهریار القاب نیست قبول کن که برادر من از همشون برخورداری تپل .... شیکم گنده... من خودمو اعدام کنم؟؟اونم حلواتو نخورده امکان نداره برادر با من بحث نکن من تا حلواتو نخورم دست به این کارای ترسناک نمیزنم می جان مره شیرینه
مباااااارک باشههههههه خالههههههه
1392/06/2 - 12:48تبریک میگم...
1392/06/2 - 12:52به به مبارک باشه مهناز جون منم 100 بار خاله شدم
1392/06/2 - 13:01مبارک باشه عزیزم خدا حفظش کنه
1392/06/2 - 13:13مبارک باشه عزیزم
1392/06/2 - 15:02مهناز خانم تبریک میگم .
1392/06/2 - 20:30مهنازي تبـــــــــــريكــــــــــ ميگم
1392/06/2 - 21:00اميدوارم بچه به خالش نره اينقدر بد اخلاق و بي ريخت نشه
شهریار فرار کن تا مهناز نیومده
1392/06/2 - 21:16MahnaZ
1392/06/2 - 21:47جــون مبارکــ باشــه خانــمم
مرسی از همتون دوستای گلم...
1392/06/5 - 14:41Mostafa ممنون
✔♥Дℓɨ♥✔ تشکر
YAŁĐA ممنون عزیزم خدا همشونو واست حفظ کنه واسه من اولی
LeilA قربونت گلم.. ممنون
صوفيا مرسی عزیز
رضا ممنون
شهريار ممنون
♥یـــکــتا♥ قربونت گلم
نگار جونمممممممممم ممنون عزیزم
1392/06/5 - 14:43مرسی از دعای قشنگت...
اولا که مث خاله جونش لپ داره قبونش بره خاله جونش..موهاشم مث موهای خالشه...فقط رنگش فرق فکونه...
1392/06/5 - 14:54حالا برسیم به شهریار
خب سرباز کجایی برو بیارش و بندارش تو سلول واسه شکنجه...
شهریار در سلول جیغ نزن برادر تپل جانت آب میشه
خب سرباز یاداداشت کن شهریار معروف به شهریار کچل.. شیکم گنده و کپل بقیه سانسور ... این اویز کن تو گردنش ببر تو #نمیدونم بچرخه...
شهریار در #نمیدونم
مهنااازی دیر شد شرمنده تازه امشب پست وددم وازخودت هم شنیدم
1392/06/6 - 04:58ایشالله همیشه خوشی باشه برات...فسقلی هم سلااااامت باشه..
خاله جون وقت کردی شیرینی ماهم بده
مهناز وقت کردی عکس نی نی رو بذار ببینیمش .
1392/06/6 - 13:43مرسی مائده جون قربونت برم
1392/06/7 - 01:03شیرینی؟؟؟؟ چی بود؟؟؟ میشه ی راهنمایی کنی....اه اسمش چقد آشناست اما هرچه فک میکنم یادم نمیاد....
باشه آقارضا حتما میزارم...
شیرینی همونه که وقتی من عروس بشم مقابله مثل میکنم عزیزم بهت نمیدم
1392/06/7 - 01:22مگه عروسی شیرینی میدن؟؟؟؟ ما که از عروسی فقط شامشو یادمونه
1392/06/7 - 01:33کثابط عروسی شیرینی نمیدن؟هم عروسی میدن هم عقد هم بله برون هم خواستگاری هم......اوه ورشکست شدیم
1392/06/7 - 01:36ااااااااااااا نمیدونستم اووووووووووووه این همه جشن باید گرفت؟؟؟ حالا خرجش به پای کیه؟؟؟؟
1392/06/7 - 01:40نه بابا همه شو که جشن نمیگیرن..مگه رو گنج نشستیم
1392/06/7 - 01:48خرجش؟اوم بله برون و خواستگاری دختر...عقد هم پسر.دراخر جشن بزرگ هم ی شب عروس ی شب دومادوای نمیرررری مهناز من دلم عروسی میخواد
داداشمممممممممممممممممممم کی میخواد دوماد شه
ااااااا اونجا عقد طرف پسره ؟؟؟ جشن بزرگ 2تا میگیرین چ خبره؟؟؟ طرف ورشکست میشه که امروز دعوت بودم فقط نداشتم برم....
1392/06/7 - 01:56داداششششششش عروسی کن دیگه مائده جونم میخاد برقصه خوشکل کنه
عقدخونه عروسه ولی خرجش ب پای دوماده معمولا
1392/06/7 - 02:04شب حنابندون....شب عروسی....ی شب با دوماده ی شب با عروس...
داداشم گناه داره مهنازی باید خدمتش تموم بشه..خونه بگیره ..کارش حل بشه بعد
مائده کامنت بالایی من وقت نداشتم برم... نمیدونم چرا نوشتم فقط؟؟ههههه حواس ندارم چرا؟؟؟
1392/06/7 - 02:15اینجا طرف ما عقد بپای عروسه و ی عروسی اونم بپای داماد
آخی داداشش.... ایشالله همه باهم جور میشه .... ناراحتی نکن عزیزم...
اشکال نداره نی نی مهم تر بود...یکم بگذره بعد جبران کن
1392/06/7 - 02:23طرف ما همه دوشب جشن نمیگیرنا...اکثرا اینطورن
نه قربونت ناراحت چرا...همه باید این مراحلو طی کنن.داداش منم استثنا نیست..خربزه خورده باید....خدا کمکش کنه
اره جدیدا الان زرنگ شدن دیگه 2تا جشنم نمیگیرن به یکی و هیچی بسنده میکنن.... ههههه کاش خربزه نمیخورد خدا کمکش میکنه ...
1392/06/7 - 02:29نه خربزه خورد بهتر شد احساس میکنم خیلی اروم شده
1392/06/7 - 02:37حق دارن الان دیگه واقعا گذرون زندگی سخت شده
اصلا ادم باید ی روز هم عقد کنه هم عروسی فرداش بره سرزندگی
خدا همه جوونا رو کمک کنه
خب خدا رو شكر كه بچه به خالش نرفته و خوشكل در اومده ، دعاهامون مستجاب شد
1392/06/7 - 23:37مهنازي بجاي اين همه شكنجه و نصب دادن القاب مختلف به من ... بهتره بري يه متر طناب بخري و خودتو اعدام كني تا ديگه هر روز صبح وقتي ريخت بيريختتو توي آيينه ميبيني آرزوي نكني كه كاش يه كم قيافه داشتي و اينقدر بيريخت نبودي
مائده زندگی تو این دوره زمون واقعا سخت شده.....
1392/06/9 - 04:37شهریار تو مگه دعا هم بلدی.... باید متاسفانه عرض کنم که پیش خداجونم عزیز نیستی چون دعات مستجاب نشد و بچه شبیه ما هستش
شهریار القاب نیست قبول کن که برادر من از همشون برخورداری تپل .... شیکم گنده... من خودمو اعدام کنم؟؟اونم حلواتو نخورده امکان نداره برادر با من بحث نکن من تا حلواتو نخورم دست به این کارای ترسناک نمیزنم می جان مره شیرینه
ای بابا مهنازو محمد کم بود باز مهناز فامیلاشون شروع کردن ماماااااااااااااااااااااااااااااااان
1392/06/11 - 06:25...
1392/06/11 - 11:34بر ب ب
1392/06/11 - 11:48